بلاگ
پیش از این از حال زمین و جابهجا شدن پارههایی بر سطح آن و در نتیجه آن جابهجا شدن پارههای میانین به سبب آن و لزوم حرکت کلی زمین بر این جهت سخن گفتیم که بر اثر تغییر پیدا کردن فاصلهها از مرکز کلی، طبیعت و آب و هوای نواحی تغییر میپذیرد. اکنون میگوییم این حرکت ـ هرچند اتفاقی و بیقاعده و در زمان اندک، اندک باشد ـ ممکن است بر امتداد قطرهای کلی به تدریج صورت پذیرد، یا بر مرکز اتفاق افتد، یا ترکیبی از هر دو حرکت باشد و نیز ممکن است این حرکت ناگهانی با پیدایش مسبب آنکه انتقال یکباره سنگینیها از جایی به جای دیگر است صورت پذیرد (نهایات، ۱۳۵۲: ۳۳).
درباره اندیشههای بیرونی در باب جابهجایی قارهها (تکتونیک برگهای) مقالهای با عنوان «ابوریحان بیرونی خوارزمی، دانشمندی با اندیشههای سده بیستمی در یک هزار سال پیش، انگاره جنبش پارههای پوسته جامد زمین و ایستا نبودن برها» در مجله ایرانشناسی، شماره ۴، چاپ شده است. خلاصه آنکه اندیشههای بیرونی در این باب مورد توجه و قبول دانشمندان لرزهشناسی ایران قرار داشته و این اندیشه در ادبیات ایرانی ریشههای بس طولانیتری دارد به نحوی که حتی ریشههای آن را میتوان در ادبیات پهلوی (پارسی میانه) یافت (بربریان، جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایرانویچ؛ http://www/talesh-۰۹/۱۲/۹۶ iran.blogfa.com/post-۶۹.aspx).
جابهجایی قارهها برای اولین بار در مغربزمین در سال ۱۶۲۰ میلادی توسط فرانسیس بیکن۱ اراهه شد. سپس افراد دیگری چون آر.پی.اف پلاست و الکساندر فن همبولت و غیره نظرات مشابهی در این زمینه اراهه دادند. تا اینکه در سال ۱۹۱۲ آلفرد واگنر چنین بیان داشت که قارههای کنونی در جای خود ثابت نیستند و حرکت میکنند (معیری، ۱۳۸۱: ۲۶). این اندیشه تا سال ۱۹۶۰ که بخشی از یک نظریه جدید موسوم به تکتونیک صفحهای شد، مورد پذیرش همگان قرار نگرفت (وایلی، ۱۳۸۱: ۶). این نظریه سرانجام «زمینساخت صفحهای» (برگههای قارهای) نام گرفت. طبق این مدل لایه جامد خارجی زمین یعنی سنگکره به قطعات مجزایی که هریک صفحه۲ نامیده میشود، تقسیم شده است. به نظر میرسد که این صفحات آهسته اما پیوسته در حرکتاند. وقتی مواد داغ از ژرفای زمین بالا آیند و بهطور جانبی گسترش یابند، این صفحات را با خود به حرکت در میآورند. در نهایت، حرکت این صفحات سنگکره زمین سبب بروز زمینلرزه، فعالیت آتشفشانی و تبدیل تودههای عظیم سنگی به کوهها میشود (جونز، ۱۳۸۸، ص ۱۰۴). چون هر صفحه بهصورت واحد مجزایی حرکت میکند، بنابراین عکسالعملهای متفاوتی در حد و مرز بین صفحات پدیدار میشود. وجود سه نوع مرز بین صفحهای تأیید شده است:
۱. مرزهای واگرا: مناطقی که صفحات از یکدیگر جدا میشوند و در بین آنها فاصله ایجاد میشود.
۲. مرزهای همگرا: در مناطقی که صفحات به طرف یکدیگر حرکت میکنند و یکی از آنها به زیر دیگری فرو میرود.
۳. مرزهای گسل تبدیل: مناطقی که صفحات از کنار یکدیگر حرکت میکنند و ضمن عبور سبب خراش و دگرشکلی میشوند (تاربوک، ۱۳۸۸: ۲۶۸).
در نوشتههای بیرونی به تغییر در موقعیت جغرافیایی برگههای قارهای نیز اشاره شده است:
و همه این حالات ناگزیر نیازمند گذشت زمانهای درازی بوده است که از چگونگی آن آگاهی نداریم و به همین جهت است که آبادانی سرزمینها به تناوب صورت گرفته است. چه، هنگامی که پارههایی از زمین از جایی به جای دیگر منتقل میشود، سنگینی آن نیز جابهجا میشود و میان سنگینی سوهای مختلف زمین تفاوت پدید میآید و چون زمین هنگامی استقرار پیدا میکند که مرکز ثقل آن مرکز ثقل عالم باشد، بر زمین لازم میشود که این اختلاف را از میان بردارد و در نتیجه مرکز ثقل آن، بنابر اختلاف نهاد پارههای جابهجا شده آن مختلف خواهد بود. به همین جهت است که دوری سرزمینها از مرکز زمین با گذشت زمان بر یک اندازه نمیماند و چون برآمدگی زمین در جایی زیاد شود و اطراف خود را پر کند، آبها کم میشود و چشمهها گود میافتد و درهها ژرف میشود و آبادانی، دشواری پیدا میکند، پس مردمان از آنجا به جای دیگر کوچ میکنند و این ویرانی را به پیری زمین نسبت میدهند و آباد شدن و ویرانی را به بالیدن و جوانی منسوب میکنند؛ و چنین است که گرمسیرها سردسیر میشود و سردسیرها گرمسیر (نهایات، ۱۳۵۲: ۱۹).
چه، اعراب از زمان نیای نخستین خود، یقطان، در آن جایگزین بودهاند. و تواند بود که در آن هنگام بادیهالعرب دریا بوده است (نهایات، ۱۳۵۲: ۲۱).
این بیابان عربستان که میبینیم نخست دریا بوده و سپس پر شده است (نهایات، ۱۳۵۲: ۲).

